یک وظیفه ناشناخته ای که همین چند لحظه پیش مرا به خود جلب کرد تا در دستور کارم قرار بگیرد اجتماع و اخوت است یادم می آید جایی بحث شد از وحدت تشیع و اهل سنت نظر کسی برایم جالب بود برایتان میآورم :"هی مینشینیم و بحث وحدت با اهل سنت می کنیم!حالی که ما با خود شیعیِ مان وحدت نداریم!ما امروز این قدر جنجال ها و بحث ها و جدل ها بین خودمان داریم و تازه اگر این خود ریزتر شود یعنی حتی به خانواده و دوستان برسد میبینیم عدم وحدت خود را! همین بحث ها و جدل ها موید این معناست که..." و تصمیم گرفتم در فضای نیمه مجازی وبلاگ و مجازی شبکه ها(این مورد موکول میشه به بعد کنکور ایشالا) این مسئولیت را بر عهده بگیرم و به محکم تر کردن اخوت بین خودمان بپردازم راستی گاهی ما از رهبر خود پیشی میگیریم! این حسن ظن آقا به افراد را میبینیم،میبینیم آقا اگر نقدی هم میکند نقد بر انگیخته هاست نه بر انگیزه ها؛نقد بر فعل است و نه نیت؛همین چند وقت پیش -خودم را میگویم-چقدر گفتم سید حسن فلان سید حسن بیسار آقای رفسنجایی فلان آقای رفسنجانی بیسار آقای روحانی...و آقایان دیگر،تصمیم گرفتم با رعایت انصاف،برادری خود را حفظ کنم با کسانی که حداقل من، مدیون آن ها هستم به خاطر خدمتی که در این دوران چند ده ساله از پیش از انقلاب تاکنون به مردم کردند وووو االبته با حفظ نقد هایم بر فعل هایشان که "احب اخوانی الی من اهدی الی عیوبی" و در جامعه باید عیوب این افراد مشخص شود تا به زودی ان شا الله حل شود دوستی میگفت: با این که با سوءظن پشت سر آقای رفسنجانی حرف بزنیم مخالفم اما نقد مهم است مثلا دولت اقای رفسنجانی بسیار نقدرپذیر است و باید این نقد ها بشود تا تکرار نشود

+دراین باره منتظر نظرات و نقد های دوستان هستم

+ این چند روز که ایام درگذشت حجه الاسلام واعظ طبسی و انتصاب آقای رئیسی بود خیلی به حال خودم سوختم و رهبری را در سوگ از رفتن مهره ای کارامد دیدم (این عمار،این ابن تیهان،این ذوالشهادتین)و تصمیم گرفتم تا در آینده مهره ای باشم بری ولی فقیه خود تا بتواند اسلام را با من پیش برد!

+در ادامه مطلب صحبتی کوتاه از حضرت آقا درباره "انصاف"

+آقای هاشمی در دیدگاه آقای قالیباف در وبلاگ برادرم درسخون گمنام اینم لینک دانلودش :http://bayanbox.ir/info/1668468882401341565/4rnIY-240p

لزوم رعایت انصاف در مقابل کسی که از او بدمان می‌آید
انصاف را باید رعایت کرد؛ انصاف در مقابل آن دوستی که در مجلس همکار شما است، انصاف در مقابل آن کسی که بیرون مجلس است، انصاف در مقابل دولت، انصاف در مقابل قوه‌ی قضائیه. انصاف را باید رعایت کنید؛ «و لا یجرمنّکم شنئان قوم علی الّا تعدلوا».(1) گاهی ما با کسی بدیم، از کسی بدمان می‌آید؛ خب، این کار میتواند موجّه باشد؛ بالاخره یک دلیلی داریم، از کسی خوشمان نمی‌آید؛ اما نسبت به همین کسی هم که از او خوشمان نمی‌آید و استدلال هم داریم برای اینکه از او خوشمان نیاید، باید انسان انصاف به خرج دهد. کسی یک نقطه‌ی خوبی دارد؛ آن را تحت تأثیر نقطه‌ی بدی که از او در ذهن ما هست، قرار ندهیم؛ این خیلی چیز مهمی است. بی‌انصافی و رفتار نامتناسب، منجر میشود به عکس‌العمل مشابه در طرف مقابل. ما آدمهای ضعیفی هستیم دیگر؛ شما اگر چنانچه مثلاً نسبت به این حقیر یک وقتی بی‌انصافی کردید، این حقیر آن مقدار قدرت و توانائی و ضبط نفس ندارم که بگویم خیلی خوب، حالا او بی‌انصافی کرد، بکند؛ من هم وادار میشوم به بی‌انصافی. اینجوری در جامعه، تبادل بی‌انصافی‌ها، به جای تبادل انصاف، به جای تبادل محبت، رائج میشود. ببینید، چون شما نماینده‌ی مجلسید، این تأثیر وجود دارد؛ والّا اگر چنانچه شما جزو افراد معمولی جامعه بودید، تأثیر داشت، اما نه به این اندازه. وقتی ما در روی سکوئی قرار گرفتیم و مردم به ما نگاه میکنند، رفتار ما یک معنا دارد؛ وقتی که نه، در جمعیت مردم، در سواد مردم گم هستیم، همان رفتار یک معنای دیگری دارد

آیت الله سید علی حسینی خامنه ای