مرگ یک وبلاگ نویس آن روزی است که قوم و قبیله اش و آن هایی که او را میشناسند!

بفهمند که کجای این سیستم www ترشحات ذهنش را بیرون میریزد!

حالی که من وبلاگ نویس هم نیستم

یادم می آید دبیر زبان فارسی سال اول دبیرستانم میگفت وقتی چیزی را مینویسی باید خیلی دقت کنی

چون گفته از بین میرود و زمان افتضاحاتت را میشوید اما نوشته را نه!

گو اینکه وبلاگ فضایی است برای دری وری های نویسنده تا خود را...

بگذریم!

کمی خسته و بی حوصله شده ام

به روز ها و آدم های طلایی و نقره ای هم که میاندیشم

خسته تر میشوم

خسته ناامید بی حوصله و البته بی اراده!

میروم تا شاید تجدید قوا کنم

ممکن هم هست یک ساعت دیگر پشیمان شوم و برگردم!

آن موقع این پست را پاک میکنم

به رویم نیاورید تا سنگ روی یخ بشوم،

بالاخره این هم یک نوع  بی ارادگی ست

اسم اصلی من سروش الف نیست

اما یک بار دوست که چه عرض کنم...

مرا در گوگل سرچ کرد و وبلاگ قبلی ام را پیدا کرد

من هم تصمیم گرفتم مختصرش کنم

 

همچنان شماره تماس و ایمیل من:

09162914036

soroushazhari@yahoo.com

برای برادرانم باز هست

ممنون از همتون

حالا که دارم میرم یه توصیه میکنم که دختر و پسر /دانشجو یا طلبه و کارگر یا کارمند /و ... وپیر و جوون/ سالم و ناسالم/ نداشته باشه

مطالعه کنید

خیلی زیاد

فکر نمیکنم کسی از مطالعه کردن و خودسازی فکری و عقیدتی ضرر کرده باشه خصوصا در این عصر اطلاعات که هر ننه قمری برای خودش نظر کارشناسی! میدهد خودتان را دست کم تپنگیرید یک روزی به پدران ما میگفتند نمیخواهد ته همه چیز را در بیاورید متخصص هست فلان هست بیسار هست اما امروز همه باید کلیات علوم به درد بخور و در راس ان ها علم دین شناسی را بدانند ‌که کلاه گشاد سرشان نرود

فعلا خدانگهدار

ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش

بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش