✔«اتوپی»، تخیلی است که هنوز محقق نشده؛ رویایی است نه آنچنان خیالبافانه که به درد قصه های کودکانه بخورد و نه آنچنان دم دستی که به برنامه های سازمان های برنامه و بودجه شبیه باشد. «اتوپی» تصویری است از دنیایی که باید بسازیمش هرچند که نمی دانیم چگونه ساخته می شود. اتوپیا را «لا مکان» یا «نا کجا آباد» ترجمه کرده اند و حتی برخی ایدوئولوژی های اشتراکی آنرا نوعی بیماری خیالپردازانه دانسته اند.
✔وقتی دانش آموز ابتدایی بودم رمان های «ژول ورن» و «آیزاک آسیموف» را می خواندم و با دنیایی آشنا می شدم که در زمان نوشتن آن قصه وجود نداشته ولی پس از آن بوجود آمده است. آیا ژول ورن و آسیموف پیشگو بودند؟ نه! کودکی که بدنبال ساختن دنیای آینده ی خود است تصویر ذهنی و رویای آینده ی خود را به کمک خیالبافی های علمی-تخیلی می سازد و به سوی آن پیش می رود. اولین قدم تمدن سازی، داشتن یک خیال و تصور اجمالی از تمدنی است که سودای آن را داریم؛ یعنی داشتن «اتوپی».
✔اینروزها مدام مخاطب این پرسشم که «چه باید کرد؟»
این پرسش از سر درد بی وضعی و گم شدگی است. انسانی که اتوپی دارد گمگشتگی و رخوت ندارد. انقلاب اسلامی تنها رقیب اتوپیایی تمدن مسلط بر عالم بود. اتوپی انقلاب اسلامی آنچنان الهام بخش بود که در مرزهای جغرافیایی ایران نگنجید. جدال تمدن ها در مرحله ی اول جدال اتوپی هاست؛ جدال بر سر ساختن رویای دنیای آینده. امروز در نفوسی که می پرسند: «چه باید کرد؟» آنچه کمتر دیده می شود، داشتن طرحی برای آینده است؛ بحران اتوپی از درهم آمیختگی رویاها پدید می آید، شاید هم از ناتوانی در اندیشیدن یا یأس از تحقق اتوپی.
پریشانی وقتی بیشتر می شود که آنانکه باید حامل اتوپی انقلاب اسلامی باشند، می پرسند: «چه باید کرد؟»!
نویسنده متن:جوان انقلابی آقای وحید یامین پور
و اما سوال من! واقعا قانع نشدم واقعا چه باید کرد؟؟!!
مقام معظم رهبری:کلید حل مشکلات اقتصادی در لوزان و ژنو و نیویورک نیست، در داخل کشور است/94
حرفا های خودم:به هر حال دولت کنونی راه را در روابط بین الملل میبیند اما نه دولت و نه مردم نباید به آمریکایی ها باور داشته باشند آمریکای اوبامایی با آمریکای ترامپی با آمریکای کارتری و ریگانی هیچ تفاوتی ندارد آنها به دنبال منافع خودشان هستند و دستگاه دیپلماسی قوی هم دارند نباید گول به طمع انداختن هایشان را بخوریم آنها خوب بلدند در ظاهر به حریف خود امتیاز های زینتی بدهند اما در دراز مدت پدر کشور را در میآورند اگر آمریکای امروز را نمیتوان تغییر داد و همان شکل دیروزی اش را دارد مصدق های خودمان باید عوض شود و اگر باز هم تعیین مصدق دست ما نیست که البته هست (خودمان،عامه مردم، بعضی ها را انتخاب کردیم)باید طوری باشیم که شعبون بی مخی بوجود نیاید و سنگ تفرقه بین کشانی و مصدق نیندازیم!و درک درست از وقایع داشته باشیم!!به بهتانه اصول اسلامی مصلحت اندیشی را ترک نکنیم بصیر بودن را دور نریزیم اسلام در هر زمان مقتضیاتی دارد که گاها به ظاهر ختی با هم متناقض اند!!این به این خاطر است که ما مقتضیات را درک نکرده ایم امام خمینی بت شکن و مواج ما شاگرد همان بروجردی آرام و ساکن است که سعی میکرد رضا شاه را جری نکند تا حوزه و حوزویان را به باد ندهد اسلام گاهی فرمن میدهد مصدق را بینداز پایین،بازرگان را خلع کن یک زمان میگوید حالا وقتش نیست به جان هم بیافتید حالا که حرف حرف ملی شدن نفت است متحد باشید؛اسلام دین کاملا است یعنی:اسلام برای همه سوال ها جواب دارد و این ممکن نیست مگر با انعطاف در برابر سوال های متنوع!به یکی میگوید برو در دستگاه حکومت طاغوت! و بشو علی بن یقطین و به یکی میگوید برای اینکه شاه پچه ات را برای دخترش میخواهد و نمیتوانی کاری کنی در نمازت آرزوی مرگ پسرت را بکن که با طاغوت وصلت نکنی!!(این داستان آخری خیلی قشنگی است که اگه کسی پرسید پست جدا میگذارم)
مخلص کلام اینکه برادر عزیز و خواهر محترم اسلام اصولی دارد که باید بدان پایبند بود اما باید این اصول را شناخت اصول گرای واقعی محمد و علی هستند! اگر میخاهی اصول گرا باشی اشکال ندارد اما اصول ثابت اسلام را بشناس باید اسلام را بشناسی اسلام منعطف ترین دین است!!
منتظر نظارتتون و انتقاداتتون هستم
شعارهای_انقلاب را باید حفظ کرد؛ این یکی از بخشهای بزرگ این جهاد_عظیم است؛ شعارها، جهتها و راه را نشان میدهد؛ دربارهی شعارها فقط به احساسات اکتفا نشود، بایستی ژرفنگری در همهی کارها وجود داشته باشد/ «سعی کنید در مسائل تعمّق کنید؛ وقتی عمقیابی کردید، این ایمانِ مستقر با هیچ نیرویی از شما جدا نخواهد شد.
مشکل اینهایی که میبینید یک روز تندتر از همهی تندهایند و یک روز ۱۸۰ درجه به اینطرف میغلتند، عمق نداشتن آن ایمان است.
داشتیم ما؛ اوایل انقلاب بعضیها بودند که آنچنان تند و آتشی بودند که انقلابیهای اصلی و قدیمی و سابقهدار را هم قبول نداشتند و به آنها هم ایراد میگرفتند امّا سطحی بودند.
این سطحیبودن بلای جانشان شد، از اینطرف ۱۸۰ درجه غلتیدند؛ مَمشایشان عوض شد.»
سوم خرداد امسال،1395،
«[مارقین] یک جا آنقدر تند میایستند که میگویند چون قرآن سرِ نیزه است، نباید به آن تیراندازی کرد؛ زیرا قرآن مقدّس است... با تهدید، امیر المؤمنین را وادار کردند جنگ را نیمهکاره رها کند.
همینها بعد از آنکه فهمیدند فریب خوردهاند و سرشان کلاه رفته است، از آنطرف آنقدر دچار تفریط شدند که گفتند همهی ما کافر شدهایم و علی هم کافر شده است؛ لذا باید توبه و استغفار کند!
این افراد بهخاطر اینکه ریشهی معرفتی و اعتقادیِ درستی ندارند، بهراحتی ۱۸۰درجه مسیر انحراف را طی میکنند.اگر بخواهید نمونهی این قضیه را در انقلاب ما پیدا کنید، منافقین هستند.»
بیست و سوم آبان 1382
---------------------------------------
آیت الله مصباح یزدی:اگر جز با کشته شدن نتوان چهره منافقین و دشمنان اسلام را افشا کرد ، باید چنین کاری کرد
شعری از رهبر عزیزم حضرت آیت الله خامنه ای با عنوان مناجات ناشنوایان برای اولین بار توسط دکتر ابوالحسن فقیه، رئیس سازمان بهزیستی در مراسم روز جهانی ناشنوایان قرائت شد.
مــــا خیــل بنـدگـانیـم مــــا را تــو مـیشنـــاسـی
هـــر چنــد بـیزبـانیــم، مــــا را تــو میشنــاسی
ویـرانـــــه ایــم و در دل گنـجـــــی ز راز داریــم
بـا آنکــه بینشــانیم، مــا را تـــو میشنـــــاسی
بــا هـــر کســی نگــوئیم راز خمــوشی خــویـش
بیگـــانـه بـا کســانیم مـــــا را تــو مـیشنـــاسی
آئینــهایم و هــــــر چنـــد لـب بستــهایم از خلــق
بس رازهــــا که دانیم ، مـــــا را تـــو میشناسی
از قیــل و قـــال بستند، گــوش و زبــان مــــــــا را
فــارغ از ایــن و آنیـم مـــا را تــو میشنــــــاسی
از ظــن خـویش هــر کس، از مـــا فسانهها گفت
چــون نــای بیزبـانیـم مـــا را تــو میشنـــاسی
در مـــا صفـــای طفلــی، نفســرد از هیـــاهـــــو
گلــــزار بیخــزانیــم مــــــا را تــو میشنــاسی
آئینــهســان بـرابـر گـــــــوئیـم هــر چـه گــوئیــم
یکـــرو و یک زبـانیــم مــــــــا را تــو میشنـاسی
خـطّ نگـــه نـویسـد حـــــــــــال درون مــــا را
در چشــم خــود نهــانیم مـــا را تـو میشناسی
لب بسته چون حکیمان، سر خوش چو کودکانیم
هـم پیـر و هـم جوانیـم مـــــا را تـو میشناسی
با دُرد و صـاف گیتی، گه سرخوش است گه غم
مـــا دُرد غــم کشـانیم مــــا را تــو میشـناسی
از وادی خمـــوشی راهـــی بـه نیکــروزی است
مـــا روزبــه ، از آنیـم مـــــا را تــو میشنــاسی
کس راز غیـــر، از مـــا نشنید بس «امینیـــــــم»
بهـــر کسـان امانیــم مـــــا را تــو میشنــاسی
امروز روز آزادی خرمشهر!
و همچنین روز آزادی بی قید و شرط جنوب لبنان!
یعنی به عبارت دیگه فرار اسرائیلی ها از میدون!
درست مثل مثل فرار آمریکایی ها از ویتنام!
جالبه بدونید تمام این آزادی ها مدیون جنگ های چریکی و نامنظمه
مثلا ارتش آمریکایی کیلومتر ها در خاک ویتنام جلو میره
بعد یهو میفمه پشت سرش چندین سربازش مردن!
یا مثلا یهو چند تا حزب اللهی از دل خاک میان بیرون 100 تا آرپیچی میزنن برمیگردن تو زمین!
تا جایی که سرباز های اسرائیلی میگفتن اینا جادو میکنن!
جنگ خودمون هم تا فتح خرمشهر خیلی تو این فضا ها بوده
این نوع جنگ هم یه سری خوبی هایی داره هم یه سری بدی هایی
خوبی ش شاید مشخص باشه براتون
پس بدیش رو از نظر خودم میگم
بدی اش این است که کشور عملا در اشغال مهاجمین است و درست مثل ویتنام دو سرباز آمریکایی جلوی چشم شوهر! شکم زن ابستن را پاره میکنند! و قبل از آن شرط بندی میکنند که بچه دختر است یا پسر!
بدی اش این است که عملا دشمن میتواند از منابع آن کشور به نحو احسن استفاده کند و به اصطلاح خودمون گند بزنه به زیرساخت های اون کشور! این نوع جنگ بعضی جاها به کار میاد!
پی نوشت:این پست شاید خییییلیی نسبت به موضوع اصلی وبلاگ بی ربط باشه اما خودم خیلی دوسش دارم نمیدونم چرا!شاید چون جدیدا یه کم خشن شدم مثلا میخوام با موشک بالستیک سازمان سنجشو بزنم!!:))))
خطبه زیر معروف به خطبه شقشقیه هست
غصب خلافت و سقیفه همیشه برای فتنه شناسان ماجرایی داشته است و شاید کمتر کسی از این بزرگ بگذرد و آنرا نادیده بگیرد این خطبه درد های کوتاه امیرمومنان از این واقعه است که قسمتی از آن بواسطه قطع شدن حرف های امام گفته نشد و همین باعث تاسف بسیاری چون ابن عباس(رضی الله عنه)شد( هَیْهَاتَ یَا ابْنَ عَبَّاسٍ تِلْکَ شِقْشِقَةٌ هَدَرَتْ ثُمَّ قَرَّتْ)
ضمنا این بار علی رغم میل باطنی خودم که همیشه دوست دارم متن عربی خطبات امام را بگذارم(به علت فصاحت و بلاغت بعد از قران بی نظیرش!)اما اینبار به علت زیاد بودن نسبی متن و فرصت نداشتن متن فارسی رو با ترجمه آقای دشتی میگذارم
ضمنا قسمت های مهم از نظر خودم با رنگ سبز مهمتر با رنگ آبی و مهمترین با رنگ قرمز مشخص شده تا کسانی که فرصت ندارند حتما این قسمت ه را مطالعه کنند
لطفا به ادامه مطلب بروید
معاویه - عمروعاص +
-عمروعاص! به نظرت چه کسی میتونه شام رو واقعا اداره کنه!
+خب معلومه خلیفه الله!معاویه بن ابی سفیان
-دری وری نگو!راستش رو بگو
+مظورت حسین بن علی ه؟
-حسین که برای تمام ممالک است!منظورم شام است!
+علی اکبر را میگویی!!!
السلام علی علی بن الحسین
عید همگی مبارک