ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم

۴ مطلب در مهر ۱۳۹۹ ثبت شده است

برداشت هایی آزاد از جنگ قره باغ

جنگ ایران و عراق با همه فراز و نشیب هایش در سال 1987 با تصویب قطعنامه 598 تمام شد؛ اما شاید برایتان جالب باشد که بدانید در سال 1991، زمانی که آمریکا به صورت رسمی و با هدف بیرون راندن عراق از کویت وارد جنگ خلیج فارس شد، درست در همان زمان یعنی حدود 3 سال بعد از پایان جنگ نابرابر و ناجوانمردانه ایران و عراق، زمانی که هنوز شاید همه اسرای ایران بازگردانده هم نشده بودند و هنوز عرق رزمندگان ایرانی که از چنگال ماشین زرهی عراق گذشته بودند از جنگ 8 ساله خشک نشده بود، آمریکا با صدام وارد جنگ میشود و پرواضح است که هدف از این حنگ نه مسائل ایدئولوژیک بلکه زیاده خواهی های صدام پس از جنگ ایران بود، در همین زمان در مجلس سوم اسلامی، عده ای از نماینگان که اتفاقا خود را انقلابی هم میخواندند اعتقاد داشتند باید مطابق حکم جهاد دفاعی در اسلام، از صدام و عراق مسلمان در مقابل آمریکای کافر دفاع کرد! البته آن زمان با تصمیم شورای عالی امنیت ملی به این حماقت بزرگ ترتیب اثر داده نشد.

بگذزیم...

امسال یعنی سال 2020،دلمه زخمی کهنه در منطقه قره باغ باز شد و تا امروز نزدیک 1 ماه است که این آتش هنوز شعله ور است اما طرفین دعوا را کمی بیشتر بشناسیم؛ ارمنستان، یک کشور مسیحی که سال هاست در پازل جمهوری اسلامی و روسیه بازی میکند و کشوری است که پل ارتباطی ایران و روسیه محسوب میشود، از نظر اقتصادی نیز کشوری است که مراودات زیادی با ایران دارد و در یک جمله ارمنستان پل ارتباطی ایران و "اروپای نزدیک!" است اما آذربایجان، یک کشور با جمعیت 95 درصد مسلمان و 80 درصد شیعه! اما کشوری که پس از تمامی هزینه هایی که ایران در ماجراهای مختلف برای او کرد "گاو نه من شیر" شد و به جای قدردانی از ایران، شد سگ قلاده شکسته آمریکا و اسرائیل، و حالا با کمک ترکیه و اسرائیل حتی میخواهد پای تروریست های وهابی که ریختن خون شیعه مایه مباهات آنهاست را به کشور شیعه اش باز کند اما موضوع دعوا چیست؟ موضوع دعوا یک منطقه است که اگرچه بر اساس تمام معاهدات بین المللی بخشی از قلمرو آذربایجان است، اما یک منطقه مسیحی نشین است، ادعای ارمنستان، انضمام دینی است و ادعا آذربایجان، انضمام حقوقی!

یادم میآید از روزهای اول این جنگ تحلیل گران بازی دو سر باخت موضع گیری ایران در این جنگ را به تماشا نشسته بودند، بعد از اعتراضات بخشی از آذری های آذربایجان ایران موضوع برای ایران جدی تر هم شد کمک به کشوری که متحد استراتژیک است یا کمک به کشوری که از نظر نژادی با بخشی از ایران یکی هستند و از نظر مذهبی با اکثریت ایران و تازه از جنبه حقوقی هم برگ برنده دارد اما متحد رسمی اسرائیل و آمریکا در شمال است!

روزها گذشت و بیطرفی ایران حتی در اخبار رسمی صدا و سیما مشخص بود، یا اصلا خبری نبود یا اگر بود بسیار بیطرفانه و بدون هیچ گونه تحلیل خاصی! 

پلان بعدی اما موضع گیری روسیه است، روسیه کشوری که با ارمنستان اتحاد نانوشته ای دارد اما حداقل در ظاهر چندان حمایتی از ارمنستان نمیکند و صرفا خواهان پایان درگیری هاست و مهمترین نقش روسیه، وادار کردن طرفین به امضا کردن آتش بسی است که یک نیم روز هم دوام نداشت

پس از این ماجرا حالا جمهوری اسلامی، شیر شده است!!! و در اخبار و موضع گیری ها تلویحا از ارمنستان را اشغالگر و آذربایجان را مدافع قلمداد میکند

بگذریم...

ماجرا واقعا ساده نیست و قضاوت طرفین کار سختی است؛ علی الخصوص که ارمنستان نیز سعی میکند تا کمبودهای نظامی خود را با حمله به بخش های غیرنظامی آذربایجان و به صورت ناجوانمردانه ای جبران کند 

اما آنجه که من معتقدم، این است که صرف شیعه و مسلمان بودن آذربایجان نباید باعث شود تا ایران همان حماقت "انقلابیون" مجلس سوم را تکرار کند، گاهی یک کافر از یک مسلمان به مسلمانان نزدیکتر است!

مسلمانی صرفا دو جمله است و همکاری با اسرائیل و آمریکا و باز کردن پای سلفی ها به منطقه، یک کتاب پر از خیانت است.

از طرفی ایران نباید سگ قلاده شکسته روسیه باشد، تا آن زمان که حس کند ارمنستان حمایت روسیه را از دست داده، واق واق کند و بی گدار به آب بزند، این وابستگی های ایران به روسیه و چین ، باعث خنده ضد انقلاب و مایه شرمساری انقلابی های واقعی است که سالها تلاش کردیم و ادعای مبارزه با امپرالیسم سر دادیم اما آخر این حجله را تسلیم رقیب قدیمی "انقلاب اسلامی" یعنی "انقلاب های سرخ کمونیستی" کردیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سروش الف

خروج

پریروز فرصت کردم بعد از چندماه همت کنم و البته وقت کنم که فیلم خروج را بخرم و ببینم

باز هم همان حرف همیشگی حاتمی‌کیا: "تقابل انقلاب با نظام"

این بار اما صریحتر سخن میگوید : رسما خروج از نظام را.

کاش پدران ما از همان ابتدای انقلاب می دانستند اینکه به تضییع حقوق اولیه و ثانویه خوشان اعتراض نکنند، اسمش "قناعت" یا "عفت" نیست. قضیه نظام با قضیه انقلاب فرق میکند. حالا نظام 40 ساله آن چنان پروبال گرفته که دیگر نمیشود گفت بالای چشمش ابروست

پدران ما با این به قول خودشان "عفت ورزیدن" حالا، نه به خود بلکه به همه نسلها ظلم کرده اند. امروز در ایران، یا باید ساکت باشی، یا شورشی هستی؛ حالت میانهای وجود ندارد! اصلا اعتراض تعریف نشده است

و البته بماند جوانان پرشور و بی شعوری که با دیدن جمعیت متحد بند را به آب میدهند و در شعارهای خود بی شعوروار ادب را میخورند و حیا را قی میکنند.

و نیز بماند که حاتمی کیا هم فقط زورش رسیده به "شیخ حسن روحانی" خرده بگیرد چه در "بادیگارد" و چه در "خروج"، رسما روحانی را در گفتارها و تصاویر هدف گرفته، اما واقعیت انقلابیگری لزوما در برابر "روحانی" نیست.

امروز زمین مطالبه گری در ایران به هیچ وجه دست نیروهای انقلابی نیست؛ کسانی هم که اعتراض میکنند یا واقعا کمر به شکستن کمر انقلاب بسته اند یا صدایشان به جایی نمیرسد.

 

نکته دیگر، غیر از شخصیت "رحمت"(فراموز قریبیان) که شخص اول فیلم است، شخصیت های دیگر فیلم هستند، روحانی که در فیلم در گروه رحمت وجود دارد به نام "ملا"(مهدی فقیه) که سخن های زیادی درباره او میشود گفت و همینطور شخصیت و نقش جهانگیرالماسی

 

پینوشت: آنچه از تکرار موضوع تکراری فیلمهای حاتمی کیا میفهمم این است که گام مثبتی در راستای حل این مشکل "تقابل انقلاب با نظام" برداشته نشده است و همچنان انقلابی های واقعی مهجور هستند 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سروش الف

کار بد کردن یا کار خوب نکردن؟!

چرا فکر میکنیم همیشه قرار است ما را فقط به خاطر کارهای بد و گناهانی که کرده ایم مواخذه کنند؟ و از انجام ندادن برخی کارهای خوبی که میتوانیم بکنیم و نمیکنیم مواخذه نمیشویم؟

به قول یکی از دوستان: "ما بیشتر به خاطر کارهای خوبی که نکرده ایم باید جواب پس بدهیم و نه کارهای بدی که کرده ایم"

 

تقوا، صرفا ترک محرمات نیست بلکه انجام واجبات نیز هست، و واجب، صرفا عبادات فردی نیست بلکه امور جمعی هم هست

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سروش الف

مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز

مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز

ور نه در مجلس رندان خبری نیست که نیست...

 

دقت کرده اید که بعد از نماز مردمان با هم دست میدهند؟ (البته که حالا شرایط کرونایی است و مردم در شرایط عادی هم دست نمیدهند) به نظر شما این کار در دین بوده؟ منظورم این است آیا امام معصوم این کار را میکرده یا کسی را به انجام این کار توصیه کرده است؟ البته که خیر!

یا دقت کرده اید هنگامی که نام مبارک بقیه الله برده میشود و میخواهند به ایشان سلام دهند دست راست خود (یا حتی بعضا دست چپ) را روی سر میگذارند؟ آیا حدیث یا روایتی از این عمل در دست داریم؟

یا دقت کرده اید که اصلا بسیاری از رفتارهای ما در عزاداری (حتی رفتار های عادی و همیشگی مثل سینه زدن) اساسا در متن دین وارد نشده؟ آیا پوشیدن لباس سیاه (منظور من رنگ سیاه است و نه صرفا رنگ تیره) روایت خاصی دارد؟

شنیده اید گاهی کسانی موقع بلند شدن از نماز برای رکعت بعدی میگویند : " یا حی یا قبوم..."، آیا این مساله در دین....

 

 

اگر با نگاه دقیق تری به رفتار های خودمان در طول روز نگاه کنیم رفتارهای ما پر است از نکاتی که در دین وارد نشده، آیا به این میگویند بدعت؟!! معلوم است که نه! قرار نیست همه چیز را از متن روایات استخراج کنیم، اصلا مگر میشود همه چیز را از روایات استخراج کرد؟!

نکته ای را یادم میآید از یکی از کتب شهید مطهری میفرمودند کسانی بوده اند در تاریخ که روی کفن بچه فوت شده شان مینوشتند "اسماعیل یشهد ان لا اله الا الله" چرا؟ چون امام صادق برای فرزند فوت شده شان به نام اسماعیل این عبارت را روی کفنش نوشته بودند، حالا طرف اینقدر نمیفهمد که وقتی اسم پسر من زید یا عمرو است نباید بنویسم: "اسماعیل" ؛ الغرض نمیشود همه چیز را از متن روایات به صورت کورکورانه پیدا کرد

اما آیا روش و مرام ما برای مناسک دینی ، مثل همین عزاداری های معمول اشکالی دارد؟

معلوم است که خیر! شما دوست داری در عزاداری سرمه ای بپوشی من میخواهم سیاه بپوشم! شما میخواهی در عزاداری فقط گریه کنی من دوست دارم بر سر و سینه بکوبم آیا گناه است؟ معلوم است که خیر!!

اما سوال من اینجاست
اگر این رفتار و این روش  "دل به خواهی" من و شما به پای دین نوشته شود چه؟

مثال دیگری میزنم : زیارت اربعین منبع روایی دارد؟بله دارد. جای بیان نیست اما امام عسکری در روایتی زیارت اربعین را از نشانه های شیعه میشمارد

اما آیا پیاده رفتن مسیر نجف تا کربلا، آن هم از کنار فرات منبع روایی دارد؟ بعید میدانم!

خب من دوست دارم پیاده بروم چون اینطور بیشتر به من حس معنویت میدهد و نیز اینطور بیشتر احترام خودم را به اهل بیت نشان میدهم آیا اشکالی دارد؟ خیر!

اما سخن اینجاست اگر این کار جزء دین محسوب شود بله اشکال دارد

جزء دین محسوب شدن یعنی چی؟یعنی همین که فرض کنیم این کار "دینی" است و اگر فوت شود امر دینی فوت شده! و اگر انجام شود ثواب یا فضیلت خاصی دارد

مثال دیگری بزنم که همگی ما قبول داریم

میدانید که نماز خواندن کار بدی نیست!

حتی اگر در مفاتیح برای آن موردی ذکر نشده است هروقت خواستید نماز بخوانید!

فکر میکنم مرحوم ابن سینا بوده که میگوید هربار در مساله ای علمی به مشکلی بر میخورم دو رکعت نماز میخواندم.

خب نماز که اشکال ندارد!

اما همین نماز میتواند بشود نماز "تراویح" که وهابی ها در وقت معینی میخوانند و از نظر ما بدعت است و نه تنها فضیلتی ندارد گناه هم هست چرا که بدعت از گناهان کبیره است

 

مقصود من این نیست که از امروز هرکاری را که منبع روایی ندارد ترک کنیم، اما دقت کنیم و فراموش نکنیم این ها روش های خاص ما ( حالا یا روش های خاص ملی و یا روش های خاص قومی و یا هرچه ) برای انجام دادن مناسکی است که البته خود مناسک منبع روایی دارند

به ما گفته شده بر مصیبت سیدالشهدا عزاداری کنید و اشک بریزید اما گمان نمیکنم راجع به حتی سینه زنی روایتی موجود باشد تا چه رسد به روش های "نوین" ای که بعضی هیئات از خودشان تولید میکنند!

اذکار مشهور در نماز، همگی روایت نیستند شاید یک ذکر بر مغز و مفهومی است که ما عادت کرده ایم به عنوان ذکری جدای از نماز در حین نماز بگوییم ( این کار از نظر شرعی هم مشکلی ندارد)

و قص علی هذا...

 

 

 

 

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سروش الف