ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم

۳۱ مطلب با موضوع «سوال و بحث» ثبت شده است

یه درد دل خیلی مهم!


به عنوان یک جوان انقلابی و حزب اللهی گاهی از رفتار بعضی دوستان (و البته انسان با خودش هم دوست است!) ناراحت میشوم یا بهتر بگویم حرصم میگیرد!

امام چیزی میگوید در بوق میکنیم و آن جمله را بُلد میکنیم به حدی که وقتی در هر سایتی از دوستان میروی محال است که این جمله نباشد؛اما نمیفهمیم که این جمله یعنی چه؟؛امام با این جمله چه درخواستی از ما داشته؟،حتی بعضا از آن استفاده برعکس میکنیم؛استفاده میکنیم تا جناح مقابل خود را بکوبیم!

مثلا قال! الامام:البته در این زمینه(فکر کنم بحث نفوذ باشه)روشنگری لازم است؛روشنگری بدون اتهام،بدون تهمت زدن،بدون مصداق معین کردن،اما روشنگری اذهان مردم؛چیز لازمی است... حقیقت را باید بیان کرد که این وظیفه ماست

 

به اون حرف که زیرش خط کشیدم چقدر عمل کردیم؟هان؟"بدون مصداق معین کردن"

یه نکته هم بگم این نکته باید خودش مطلب میبود اما الان جاش بود:

برادر گلم و خوش فکرم،"ب نون"،گفتند من قلمبه سلمبه حرف میزنم در مسائل سیاسی؛فکر کنم اشتباه میکنند.من قلمبه سلمبه حرف نمیزنم،مصداق معین نمیکنم ، چون فکر میکنم ما حق نقد انگیزه ها رو نداریم به هر حال دوستان اگر حس میکنن جایی از صحبت ها نامفهومه مدیونید! نگید.چون اگر چیزی بد برداشت بشه همون بهتر که اصلا خونده نشه! من از قلمبه سلمبه حرف زدن خوشم نمیاد اینکه آدم حرف هاش رو در قالب جملات و کلمات مبهم و تعریف نشده! به مخاطب عرضه کنه و مخاطب نفهمه اصلا این بابا چی میگه و بعد هم همه به به و چه چه کنن که چه چیز قشنگی!!!در حالی که اصلا چیزی از حرفاش نفهمیدن!!! واقعا خوب نیست؛دوستان اگه من اینجوریم حتما بهم بگید

و یه نکته دیگه هم بگم(قول میدم آخریش باشه!):

همیشه پای مطالب نمینویسم لطفا نظرتون رو بگید! اما خودتون by default! نظرتون رو درباره دری وری هام بگید ممنون میشم نه بخاطر اینکه کشته مرده نظر هستم برای اینکه اثر های دیگری داره که خودتون میدونید

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سروش الف

خام یا تحلیلی!


من اصولا مطلب خام رو بیشتر از مطلب تحلیل شده میپسندم

دوست دارم خودم راجع به اشخاص و حوادث اصلاعات خامی داشته باشم و خودم تحلیل کنم و نتیجه بگیرم

نه اینکه کسی که نتیجه گرفته به من بگه که فلانی چه جور آدمی بود یا توی اون حادثه چه شد!

اما پیدا کردن مطلب خام از بین مطالب تحلیل شده مثل پیدا کردن یه سوزن تو انبار کاهه

مثال میزنم از بابت تفهیم مطلب:

من میخوام بدونم جریانات آقای منتظری چه بود اصلا؟متاسفانه منابع خام کمه

من میخوام بدونم شهید نواب صفوی داستانش چه بود؟

البته نه اینکه منابع خام نباشه؛هست.اما کم است.

به عبارت بهتر برای من کافی نیست!

جالب این جاست خود مطلب خام یک نوع منبع تحلیلی است چون استفاده از یه مطلب خام اون هم در یک برهه زمانی یا مکانی،

خودش القا میکنه تحلیل رو!

اما...

فکر میکنم این مساله شدیدا به آدمش بستگی داره و منشش

بعضی ها از مطالب تحلیلی میتونن به در و دیوار!نزنن و راه حق رو پیدا کنن

اما من نه.

اینا رو گفتم تا فلسفه گذاشتن مطالب خام رو در وبلاگ بفهمید

البته من منابع خامم بیشتر این موارد است:

  1. قرآن
  2. کلام عترت
  3. حکم حاکم اسلامی(ولی فقیه)
  4. فتاوای مراجع
  5. و البته بعضی جیزا که الان یادم نمیاد یا دقیقا نمیدونم چه جوری بیانش کنم

نظر شما چیه؟

منابع خام شما چیست؟

آیا شما منابع خام را بیشتر میپسندید یا تحلیل شده را؟

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سروش الف

تشکر برای چیزی که باید باشد!

طرح یک سوال:

آقا اهل کلام یه چیزی میگن.میگویند که نظام حاضر نظام احسن است و خدا باید احسن را بیافریند پس خدا باید همین نظام را می آفرید چون اگر کمتر بود که با حکمت خدا سازگاری نداشت و بیشتر یا احسن تر!! هم محال است پس خدا باید این نظام را می آفرید

حال سوال من این است برای چیزی که باید آفریده میشده من چرا باید تشکر کنم؟ حالی که اگر آفریده نشود اصلا محال است!

دوستان ممنون میشم جواب بدن

 

 

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سروش الف

تفاوت در دیدگاه ها


استاد میگفت:

تفاوت در قضاوت های ما به تفاوت ما در دیدگاه های ما وابسته است

سپس استناد کرد به آیه 8 سوره یوسف علیه السلام:

اذ قالوا لیوسف و اخوه احب الی ابینا منا و نحن عصبه ان ابانا لفی ضلال مبین )

:(زمانیکه برادران گفتند: هر آینه یوسف و برادرش در نزد پدرمان محبوبتر از ما هستند، در حالیکه ما دسته ای نیرومندیم ، بدرستی که پدرمان درگمراهی آشکار است )

برادران یوسف میگویند با اینکه ما قوی تر هستیم پدر او را بیشتر دوست میدارد!

این یعنی آنان فکر میکنند محبوب بودن به قدرت بازوی انان است!

 تفاوت در دیدگاه ها

حال سوال من:تفاوت در دیدگاه ها ناشی از چیست اساسا این سلسله به کجا ختم میشود؟

 

 

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سروش الف

بحث آقایان رسایی و لاریجانی


آقای رسایی دو تا بحث داشتند با آقای لاریجانی بدین مضمون که:

اول:آقای رسایی به آقای لاریجانی گفتن یک دقیقه حرف های رهبری رو بگذاریم روی پرده مجلس آقای لاریجانی اجازه نداند آقای رسایی هم گفتن در مجلس کشور اجازه نمیدهند یک دققه! رف های رهبر را بگذاریم

دوم:آقای رسایی به آقای لاریجانی:آقای لاریجانی موضوع برجام رو نظر رهبر رو پرسیدن راجع بهش

آقای لاریجانی:نیازی به حرف رهبر نیسست این وظیفه ماست رهبری خودشان این وظیفه را به ما سپردند که ما انجامش دهیم!

 

 

نظر شما چیه؟

به نظرم بحث های بین اصولگرا ها بیشتر از بحث های بین دو جریان متفاوت(چپ و راست) رهگشاست!

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سروش الف

چرا امام بنی صدر را...؟


جمعه بود

خانه مادرگ بزرگ نشسته بودیم

حرف سریال کیمیا شد و کیوان و خرمشهر و جنگ و جنگ افزار های شاه و خیانت ها و رسیدیم به بنی صدر!

خواهرم پرسید چرا امام بنی صدر را رسوا نکرد چرا حکمش را امضا کرد که بعدا بخواهد عزلش کند؟

یادم نیست من گفتم یا زن عمو:اگر این کار را میکرد به او میگفتند میخواهد تفرقه ایجاد کند و به رای مردم اهیمت ندهد و ....

باز خواهرم میپرسد:خب این جزء اختیارات رهبری است که رییس جمهور را تنفیذ نکند

ما اگر قانون خودمان را خلاف مصلحت میدانیم!و برای مضلحت بناست از حق قانونی خومان بگذریم بعد هم توجیهش کنیم که نه مصلحت بود که خاک بر سر این قانون!

(البته خط گذشته برداشت خودم از حرف هاش بود)

عمه و مادر بزرگ بحث را جمع میکنند و میگویند ما اوایل انقلاب همه از این بحث ها میکردیم آخرش چه شد

هیچی همین که میبینی یک سری از خدا بی خبر اختلاس میکنند و اقتصاد هم پکیده! و ....(حرف های تکراری)

بعدا یادم می افتد که ای کاش این طور جواب داده بودم:

آیا محمد صلی الله علیه و آله میدانست زبیر با شمشیرش به جنگ علی میرود؟ بله که میدانست خود زبیر روایتی نقل میکند و میگوید پیامبر مرا ترساند از رویارویی با علی

اما باز به او لقب میدهد:سیف الاسلام زبیر!

چرا؟

حال آنکه او رسول بود و این ولی فقیه! او علم غیب داشت و از علم غیب این خبری نداریم!

آری رسول الله به زبیر لقب داد چون انوقت زبیر بد نبود ؛ بلکه گر لقب نمیداد عادل نبود!

من به زبیر لقبی را که هم اکنون حقش را دارد ندهم چون در آینده لیاقتش را از دست میدهد؟؟!!

منطقی است؟!

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
سروش الف

قرآن علمی نوشته نشده!


آقا به یک نتیجه رسیدم

نویسنده قرآن ابداً علمی کار نکرده!!!

آره آقا اصلا قرآن کتاب علمی نیست

بله آقا

انتظار داری قرآن برهان ابوعلی سینا رو درباره اثبات واجب الوجود برات بیاره!

قرآن که اسفار ملاصدرا یا شفای بوعلی نیست

قرآن کتاب هدایته!

تمام!

کتاب انسان سازی است!

وقتی این کتاب رو باز کردی انتظار نداشته باش مطلب علمی خارق العاده ای دست بیاد!

(حالا اگرم اومد منکرش نیستیم هااا اما حرف اینه برا این نیومده)

انتظار نداشته باش خدا برات برهان عقلی بیاره برای اثبات نبوت!

قرآن چیز دیگری است...

قرآن

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سروش الف

علم و فرهنگ در جامعه اسلامی 2

دوستان حتما مقدمه" علم و فرهنگ در جامعه اسلامی "رو بخونن

 

اما اصل مطلب:


در مورد راه های های رد کردن سکولاریزم حرف هایی زدم

به نظر خودم بهترین راه برای آنکه مردم باور کنند دین از سیاست جدا نیست نشان دادن موفقیت انضمام دین و حکومت است،یعنی اگر ما یک حکومت دینی مقتدر در یک گوشه جهان ساختیم به تعبیر سید قطب (البته مضمونش اینه)از هزاران کتاب عالی و سخنرانی جامع و ... بیشتر کار کردیم حقیقت هم دارد ما اگر یک حکومتی ساختیم که هم اسلامی بود هم مقتدر بود هم در عرصه های گوناگون اول بود اونقت است که سکولار ها درست عکس این فکری که الان میکنند را خواهند کرد و میگویند عجب!مملکت اسلامی با آنکه به اسلام عمل کرد و عقل خود را تابع وحی قرار داد اینقدر پیشرفت کرد پس اسلام دینی عملی است.یا حداقل در آن شک میکند این هدف بسیار خوبی است برای امثال من خیلی تنگ میآید امام خامنه ای اسم سال را بگذارد"اصلاح الگوی مصرف"ما دوست داریم اسم سال فرهنگ و جهاد فرهنگی باشد نه اقتصاد و کار مضاعف! دریغ که بعضی نمیدانیم با درست کرن اقتصادمان و شکوفا کردن کشور در همین زمینه های مادی میتوانیم فرهنگ را ارتقا دهیم لذا از وبلاگ اون دوستی که نوشته بود"اقتصاد امروز اولویت کشور است "خیلی خرسند شدم؛دمت گرم!!!(خنده)و اینجاست که جایگاه همین علم دم دستی فیزیک و شیمی و تجربی و ریاضیات و و اقتصاد و ... ارزش پیدا میکند البته علم نباید صرف علم باشد که اونوقت میشیم همون غرب ثانی!یعنی خود وسیله هدف نشه!

 

در این باره حرف زیاد هست دوستان حتما در این باره بیشتر تحقیق کنند منتظر نظرات کارشناسی شده هستم تا این نظریه ان شا الله کامل و عملی بشود

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سروش الف

علم و فرهنگ در جامعه اسلامی 1

"علم و فرهنگ در جامعه اسلامی" مساله این بار من است گفتن این مساله نیاز به یک مقدمه دارد که خود مقدمه مطلب جدایی است پس مطلب را دو قسمت کردم این قسمت اول است که ربطی هم به قسمت دوم که اصل حرف است ندارد یعنی رابطه مقدمه و تالی نیست در وافع این مقدمه پیش نیاز است

 

---------------------

امروز دیگر از بین عامه مردم کسی حال و حوصله ندارد بنشیند 2 ساعت با یک متفکر بحث کند و بگوید و بشنود تا قانع شود شاید این از تبعات همان ساندویچی شدن! بچه مذهبی هاست که در مطلب دوم گفتم برای همین اثبات برخی مسائل کار سختی است مثال میزنم تا روشن تر شود اخیرا در اصفهان مجموعه بینش مطهر راه اندازی شده که اخیرا طرحی گذاشته اند برای مبانی و شبهات و ... ولایت فقیه با حضور استادی از دانشگاه امام صادق علیه السلام خب این یک طرح خیلی هم خوب اما از من بشنوید! مخالفین ولایت فقیه از شعاع 2 کیلومتری این تابلو ها گذر نمیکنند! چرا ! چون طرف حالش را ندارد!ممکن است بگوید آقا ما این همه پیش این سایت و آن سایت رفتیم این کانال و آن کانال اینهمه در گروه بحث کردیم نتیجه نداد! به قول حافظ:

ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش / بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش

البته بعضی از مخالفین هم دنبال جواب نیستند نه اینکه ناامید از جواب شده باشند ظرف شبهه ای پرت میکند میرود که میرود!

پس راهکار برای جذب این افراد چیست؟

ببینید سکورازیم(secularism) که همان جدایی دین از سیاست است در منطق و عقل شاید خیلی ساده هم رد شود بیسیاری از سر فصل های کتاب های بزرگ مثل کتب مرحوم شهید مطهری(که اخیرا همین بینش مطهر کار خیلی خووبی را در مورد شهید مطهری اغاز کرده انصافا)درباره همین سکولاریزم است واقعا هم بعضا قانع کنندهه اند پس با این حساب نباید سکولار(که همان معتقد به جدایی دین از حکومت است)وجود خارجی داشته باشد

ضمنا در پرانتز میگویم :اغلب حتی آنهایی که دینی فکر میکنند قلبا سکولار اند یعنی شاید بر زبان حرف از امام زمان و حوکت دینی او بزنند اما قلبا آ«را بی فایده میدانند(درباره سکولاریزم بیشتر در یک مطلب جدا حرف میزنم چون واثعا مهم است)

خب رسیدیم اینجا که با وجو این همه حرف های عقلی راجع به سکولاریزم نباید سکولاری وجود داشته باشد اما حقیقت آن است که خیلی از ما ها سکولاریم!! چرا ؟

آقا ما دیده ایم 1400 سال است اسلام ظهور کرده قریب 10 .11 سال پیامبر حکومت کردآخرش چه شد شد سقیفه؛قریب 5 سال علی حکومت کرد و شش ماه هم پسرش آخرش چه شد با شمشیر بر سرش کوفتند

این همه صفوی ها حکومت کردند صفوی ها هم ادعای دیانت داشتند بروید ببینید چه عالمان بزرگی در دربار شاه عباس بودند!شیخ بهایی نمونه آن هاست آخرش صفویه چه شد!

آقا راه دور میرویم آخر جمهوری اسلامی چه شد؟؟؟!!!!این همه گفتند بر اساس اسلام عمل میشود قریب 40 سال است گذشته اما اقتصادمان بسیار گند است!بی تعارف! فرهنگ و مذهبمان هم تعریفی ندارد یعنی آقا ما به هدف خود به قدر لازم نزدیک نشده ایم!!بی تعارف!

خب جواب این افراد چیست اینکه بگوییم خب آقا درتمام دوره ی 40 ساله و دوره صفوی واقعا به اسلام عمل نشد اگر به اسلام عمل میشد این نمیشد یعنی اگر در این 40 سال واقعا اسلامی رفتار میکردیم اینطور نمیشد اما این فقط یک ادعا ست همانطور انها هم ادعا میکنند اینوری ها هم ادعا میکنند و همانطور که گفتم مخالفین عموما منتظر جواب نیستند یعنی ما باید کاری کنیم که آنها بدون شنیدن جواب های فلسفی و طولانی قانع بشوند! یا حداقل در نگاهشان شک کنند به نحوی که به دنبال جواب بروند

پس راه زیر سوال بردن سکولاریزم برای عامه مردم چیست؟

جواب این مطلب در مطلب دوم خواهد آمد ان شا الله که میخواهم به علم های صنعتی! ربطش بدهم،آنوقت است که کنکور الهی میشود!!!!

جواب های شما عزیزان درباره سوال آخر همچنین نظرتون راجع به متن خیلی راهگشاست ممنون میشم منتشرشون کنید

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
سروش الف

وحدت یک تاکتیک؟


رهبر انقلاب اسلامی: «مسلمانها باید با هر عامل مخالفِ وحدت و ضدّ وحدت مقابله بکنند؛ این یک تکلیف بزرگ برای همه‌ی ما است؛ هم شیعه هم سنّی باید این را قبول کنند.»

 

این بار میخوام یه مطلب بذارم درباره وحدت اسلامی که خودم مدتی درگیرش بودم

سوال)آیا وحدت در جمهوری اسلامی یک حربه و یک تاکتیک مقطعی است؟یعنی اگر شیعه قدرت پیدا کند وحدت با اهل سنت منتفی میشود؟

سوال)چگونه در قیامت سر خود را بالا بگیریم جلوی فاطمه زهرا سلام الله علیها در حالی با دشمنان ایشان وحدت کرده ایم اصلا وحدت  یعنی چه؟میگویند اشتراکات زیادی داریم اما ایا اینطور نیست که اساس دین ولایت است چطور با کسانی کنار هم بایستیم که اساس دین را قبول ندارند ایا امامت در مقابل نبوت مساله کوچکی است؟!

 

جواب سوال اول از منظر یکی از شاگردان برجسته درس خارج فقه رهبری داده میشه برای جواب سوال دوم منتظر شما هستم

 

 

کد:پیرامون موضوع وحدت شیعه و سنی از دیدگاه رهبر انقلاب، تا به حال مقالات و مصاحبه‌های فراوانی انجام شده است. اما شاید یکی از موضوعات کمتر پرداخته‌شده، تحلیل و تبیین مبانی فقهی چنین تفکری است. حجت‌الاسلام و المسلمین محمدعلی علوی، از اساتید برجسته‌ی فقه و اصول، و از شاگردان درس خارج فقه رهبر انقلاب معتقد است نوع نگاه رهبر انقلاب به موضوع وحدت، برخاسته از روش اجتهادی ایشان است. روشی که اصطلاحا به آن روش اجتهادی خردگرایانه می‌گویند. با او در این‌باره به گفت‌وگو نشستیم.
ما معتقدیم علمای شیعه و خصوصاً امام خمینی رحمةالله‌علیه و مقام معظم رهبری، به وحدت به‌عنوان یک حربه و تاکتیک مقطعی نگاه نمی‌کنند.

 

دوستان لینک اصلی منبع هم این است:::http://farsi.khamenei.ir/print-content?id=31746

کل مصاحبه با ایشان در ادامه مطلب

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سروش الف