ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم

۳۱ مطلب با موضوع «سوال و بحث» ثبت شده است

بعد از مدت ها یه پست درست و حسابی

امروز همه دوست دارند مبلغ شوند تا اینکه عمیق شوند

در حالی که نیاز بزرگ جامعه ما این است که عمیق شویم

امروز بزرگترین مشکل جامعه مون این است که انقلابی های آن نمیدانند میخواهند چه کار کنند

مثلا میدانند بنای اسلامی صدا و سیما از هم پاشیده است اما نمیدانند چه باید کرد

یا میدانند اقتصاد ما اقتصاد نئوکینزی(خودم امروز با این اصطلاح آشنا شدم الان جو گیرم!) و غربی است اما برای اسلامی کردن آن کاری بلد نیستند بکنند

این ها همه نمایانگر عدم وجود تعمق در دین است نیاز امروز ما همین است!

امروز همه میخواهند مثل آقای پناهیان مبلغ شوند تا مثل آن بی نام و نشان های بعضا زنده و بعضا خفته در خاک عمیق در دین بشوند و کار درست و حسابی تری بکنند(درست و حسابی تر از نظر حقیر)

یکی از آن ها که در زمان خودش هم تقریبا بی نام و نشان بود و بعد مرگش یا بهتر بگویم شهادتش شناخته شد همین شهید مطهری بود کتاب های او برای هرکس به اندازه درکش عالی و مفید است و انسان را عمیق میکند

امروز چیزی را امروز از زبان استادی فهمیدم که برای شما نیز میخواهم عرض کنم:

درباره اینکه آقا ما آیا باید عینا حکومت امیرالمومنین را اجرا کنیم یا نه؟ حدود 10 -17 نظر اساسی است خب شما ببینید چقدر این سوال اساسی است اینکه مثلا: آیا  ما باید عین حدیث را ترتیب اثر بدهیم یا نه؛باید شرایط زمان و مکان را هم اثر بدهیم حالا شرایط زمان و مکان را با چه تشخیص بدهیم با عقل! خب اینکه شبیه قیاس اهل سنت است و ... (که البته شاید قیاس هم نباشد)این ها تازه بدایات این حرف است این سوال یکی از اساسی ترین سوالهای اصولی است که روحانیون در حوزه باید به آن پاسخ بدهند و بسیار بر آن ها بحث میکنند امروز هرکس درباره این اصول باید یکی را انتخاب کند یا نظر جدیدی بدهد و بعد حرف بزند یعنی کسی که درباره اسلام حرف بزند و اینها را نداند به معنای واقعی کلمه حرف باد هوا زده است آنوقت است که یک نظر میدهد میشود نظر فلان عالم یک نظر دیگر میدهد میشود نظر بهمان عالم که این دو عالم 180 درجه از نظر روش فکری با هم فرق میکنند

 

 

 

پینوشت:امروز با استادم داشتیم راجع به همین حرفا حرف میزدیم واقعا استفاده کردم با این که فکر کنم نتونستم حتی 40 درصدش رو هم منتقل کنم اما خوشحالم!

پینوشت:حتما بخونید و نظراتتون رو بگین

پی نوشت:بعد از مدت ها یه پست درست و حسابی:)

بعدا نوشت: درباب استاد پناهیان و تعمق و تبلیغ باید بگم این دو مقوله جداست که البته ممکن است کسی هر دو را داشته باشد و ممکن است استاد پناهیان هم هر دو را داشته باشند اما آنچه مهم است انقلابی های ما مثل حقیر بیشتر دنبال تبلیغ هستند استاد پناهیان حتی اگر عمیق هم باشد بیشتر وجه تبلیغش مورد توجه این قشر است من این توجه انحصاری را نفی کردم نه اینکه آقای پناهیان مبلغ سطحی نگر است که اگر منظورم این باشد و بی دلیل و منطق و تحقیق گفته باشم خدا مرا ببخشد

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سروش الف

با این پست عاقلانه برخورد شود لطفا!


امروز با فامیل نشسته بودند و حرف میزدند زن عموی محترمه ما هم خاطره ای تعریف کرد:

میگفت یک روزی یک آقایی با ریش های بلند و جوگندمی آمد دانشگاه فلان(زن عموی من قبلای تو این دانشگاه کار اداری میکردن)ایشون نامه ای هم داشتند از فلان امام جمعه و گویا خر امام جمعه به تاخت میرفته!برای همین هم این حضرت آقا! بدون هیچ سختی کار گیرش میاد که هیچ!به سرعت چند ماه قراردادی میشه!(زن عموی من تا یک سال روز مزد بوده!یعنی هروقت نخواستن تف میکنن طرفو بیرون) این آقا سه سال حوزه هم رفته! تا اینجا همه ش مقدمه است

میگفت من در دوران کاریم آشغال تر از این ندیدم!با اینکه زن و دو بچه داشت ما هر وقت او را با زنی میدیدیم و راحت تر از راحت میومد میگفت:دیشب با "الف" بودم و پریشب با "ب" و... . و هر جا هم کارش گیر میکرد میگفت من از حوزه اومدم و فلان و بیسار!

 

دوستان داستان بالا فقط یک شاهد دارد و اصلا تایید نمیشه و فقط یک نمونه بود!ضمنا من خدا رو شکر میکنم و غبطه میخورنم به زن عمو چون آدم وقتی این ها رو میبینه از اسلام زده میشه آخوند ها که پیشکش! اما این زن عموی ما نماز اول وقتش ترک نمیشود! با اینکه ایشون به خاطر استفاده از چنگال و تلویزیون! توسط شوهر قبلیشون که از قضا آخوند هم بوده کتک خورده و... و البته منم دل خوشی از بعضی معلم دینی ها ندارم!

 

پی نوشت مهمتر از متن!:مهمتر از این داستان عبرت از این داستانه!اینکه دوستان مذهبی بدونند ما در جامعه ای داریم نفس میکشیم که نفاق داره از سرو کولش میره بالا!فعلا ما ها هر چی کار کنیم داریم آب تو سبد سوراخ سوراخ میریزیم!پس برای دفع شر از این جامعه باید اول خودمون رو درست کنیم که نظیر ین آقا نشیم!ثانیا باید شمشیر دو دم داشته باشیم!که یک دم نفاق رو از بین ببره یک دم جهل رو!

کل حرف همین پینوشت بود حتما بخونیدش

 

 

بعدا نوشت:یکی از دوستان به این مطلب امتیاز منفی دادن ایرادی نیست فقط ممنون میشم نظرشون رو هم بگن

 

۶ نظر موافقین ۲ مخالفین ۱
سروش الف

فراخوان کمک


روایتی است از امام صادق علیه السلام که فرمود(نقل به مضمون):از 313 نفر از یاران مهدی 27 نفر از پشت کوفه رجعت میکنند 15 نفر انان از قوم موسی هستند و هفت نفر آنان اصحبای کهف اند و پنج تن آنان سلمان،مقداد،مالک اشتر،ابودجانه انصاری و یوشع بن نون(احتمالا پیامبر مدفون در تخت فولاد و گلستان شهدای اصفهان)

حال برای من سوال شده

چرا اصحاب کهف؟

چرا این پنج تن؟

و تاسفی میخورم که چرا تا به حال اسمی حتی اسمی! از ابودجانه انصاری نشنیده بودم

با اینکه جزء 4 تن از امت محمد اند که در زمان ظهور رجعت میکنند!

برای همین میخوام مطلبی،کاری،وبلاگی یا حداقل پاورپوینتی از این مرد انصاری بسازم اما متاسفانه دچار خلاء مواد خام هستم یعنی همون اطلاعات و متاسفانه در فضای مجازی به جز یک متن نه چندان بلند از سایت راسخون هیچ چیز مفید دیگری در دست نیست

به هرحال ضمن درخواست کمک در ساخت و انجام این برنامه از دوستان خواهشمندم اطلاعات پیدا کنیم با هم ان شا الله

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سروش الف

a new view

مرحوم بو علی سینا جمله ای داره که من خیلی این جمله رو راهگشا میدونم در بحث ها و در جدل ها؛میگویند:

همه چیز ممکن است مگر آنکه امتناع و غیرممکن بودن آن بر تو احراز شود(نقل به مضمون)
این یعنی تا یک گزاره ای مطرح شد فوراً تکذیبش نکنیم!از بزرگترین مهماتدر انسان، مرکب بودن انسانه گاهی توهمات و نفس یک امر رو که عقلی هم هست برای ما غیر معقول نشون میدن و بالعکس،یعنی چیزی که غیر عقلی هست رو معقول؛یعنی عقل ما موانع درونی در خود ما داره!من گاهی بحث هایی که در گذشته کردم رو  مرور میکنم میبینم گاهی بعضا چیز هایی برام غیر معقول بودن و واقعا هم برام غیرمعقول بود نه اینکه بخوام کتمان کنم!حالا برای من شده عقیده!

آیا باطل ها شده اند حق؟؟؟!!!نه اینطور نیست من اون روز بوسیله عواملی عقل خودم رو محدود کردم وامروز فهمیدم که اونهایی که فکر میکردم باطله،حق بوده

 

پی نوشت:ممکنه دوستان این حرفا رو روی هوا بدونن و بی هدف! اما به این فکرم که ما جوانان ان شالله مومن انقلابی از خودمون شروع کنیم!


 

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
سروش الف

یک حرکت شطرنج bbc


bbc  میخواست حزب اللهی ها را به جان جناح آن طرف بیاندازد چون میدانست حزب اللهی ها روی bbc حساس اند و نیز پیش زمینه مخالفت فکری با اقای هاشمی را دارند و اینطور شد که حالا bbc رای تهران را به خود میداند نه به لیست امید! حالی که روحانی و هاشمی رای خود و لیست خود را انصافا داشتند خبرگان اول تا چهارم موید این ماجراست!

+متاسفانه...

+مخالف خواست دشمن عمل کنید نه حرف دشمن!!اگر خواستید به خلاف حرف دشمن عمل کنید ممکن است دو دشمن در آ« واحد دو حرف بزنند آنوقت باید لای دیوار برویم مثل برجام و ناراحتی اسرائیل و سنا و خوشحالی دمکرات های آمریکا!

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سروش الف

جمع بندی قبل عید!

قلب سال 94 داره آخرین تپش ها رو میکنه و خون زمان رو به آدم میرسونه

امسال کنکوری ها جمع بندی میکنند و این کارا.

خوبه بشینیم این دمای آخری جمع بندی کنیم 94 رو!

فکر هایی که کردیم

کار هایی که انجامشون دادیم

و به طور کلی حرکت هایی که انجام دادیم

امسال چقدر نزدیک تر شدیم چقدر دور تر شدیم!

نزدیک به حق و دور از باطل

فرمول های رسیدن به هدف رو بار دیگه مرور کنیم

چقدر عقایدمون محکم تر شده؟

چقدر نیاتمون خالص تر شده؟

چقدر از احساسات غیر منطقی و تصبات و توهمات دور شدیم؟

چقدر در انجام فریضه ها و مستحبات مصمم تر شدیم؟

در یک کلام چقدر وضعیت مطلوب خود نزدیک شدیم؟

این سال در حال اتمامه

اما هنوز تموم نشده

فرصت هنوز باقیه

میشه جبران کرد

هرچند شاید مجبور بشیم مراحل آبیاریو مراقبت از درخت رشد رو سال آینده ادامه بدیم

اما امسال میتونیم بذرش رو بکاریم

 

 

+ببخشید حرفا تکراری بود و حالت نصیحت به خودش گرفت،بیشتر درد دل خودم بود

 

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
سروش الف

اخوت و اجتماع

یک وظیفه ناشناخته ای که همین چند لحظه پیش مرا به خود جلب کرد تا در دستور کارم قرار بگیرد اجتماع و اخوت است یادم می آید جایی بحث شد از وحدت تشیع و اهل سنت نظر کسی برایم جالب بود برایتان میآورم :"هی مینشینیم و بحث وحدت با اهل سنت می کنیم!حالی که ما با خود شیعیِ مان وحدت نداریم!ما امروز این قدر جنجال ها و بحث ها و جدل ها بین خودمان داریم و تازه اگر این خود ریزتر شود یعنی حتی به خانواده و دوستان برسد میبینیم عدم وحدت خود را! همین بحث ها و جدل ها موید این معناست که..." و تصمیم گرفتم در فضای نیمه مجازی وبلاگ و مجازی شبکه ها(این مورد موکول میشه به بعد کنکور ایشالا) این مسئولیت را بر عهده بگیرم و به محکم تر کردن اخوت بین خودمان بپردازم راستی گاهی ما از رهبر خود پیشی میگیریم! این حسن ظن آقا به افراد را میبینیم،میبینیم آقا اگر نقدی هم میکند نقد بر انگیخته هاست نه بر انگیزه ها؛نقد بر فعل است و نه نیت؛همین چند وقت پیش -خودم را میگویم-چقدر گفتم سید حسن فلان سید حسن بیسار آقای رفسنجایی فلان آقای رفسنجانی بیسار آقای روحانی...و آقایان دیگر،تصمیم گرفتم با رعایت انصاف،برادری خود را حفظ کنم با کسانی که حداقل من، مدیون آن ها هستم به خاطر خدمتی که در این دوران چند ده ساله از پیش از انقلاب تاکنون به مردم کردند وووو االبته با حفظ نقد هایم بر فعل هایشان که "احب اخوانی الی من اهدی الی عیوبی" و در جامعه باید عیوب این افراد مشخص شود تا به زودی ان شا الله حل شود دوستی میگفت: با این که با سوءظن پشت سر آقای رفسنجانی حرف بزنیم مخالفم اما نقد مهم است مثلا دولت اقای رفسنجانی بسیار نقدرپذیر است و باید این نقد ها بشود تا تکرار نشود

+دراین باره منتظر نظرات و نقد های دوستان هستم

+ این چند روز که ایام درگذشت حجه الاسلام واعظ طبسی و انتصاب آقای رئیسی بود خیلی به حال خودم سوختم و رهبری را در سوگ از رفتن مهره ای کارامد دیدم (این عمار،این ابن تیهان،این ذوالشهادتین)و تصمیم گرفتم تا در آینده مهره ای باشم بری ولی فقیه خود تا بتواند اسلام را با من پیش برد!

+در ادامه مطلب صحبتی کوتاه از حضرت آقا درباره "انصاف"

+آقای هاشمی در دیدگاه آقای قالیباف در وبلاگ برادرم درسخون گمنام اینم لینک دانلودش :http://bayanbox.ir/info/1668468882401341565/4rnIY-240p

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سروش الف

بحث مهم


به یکی از دوستان وبلاگی گفتم سعی کنید خستگی های درونی رو به فضای وبلاگ منتقل نکنید تا بقیه هم احساس خستگی کنند؛اما شدم مصداق"اتامرون الناس بالبر و تنسون انفسکم"به هر حال امروز هم...

 بگذاریم و بگذریم

آقا یکی از دوستان من یه خانمی رو دوست داشتند حدود 17 سال ازشون بزرگتر بودن!دو بار هم ازدواج کرده بودن بچه هم داشتن!(از شوهر دوم)قبل اینکه فحش بدید به اون بدبخت ببینید واقعا ریشه درد کجاست؟این خانم نه زیباترین زن سال بوده،نه مال چندانی داشته.آقا"دل است دیگر؛سرش را پایین میاندازد داخل هر طویله ای میرود!" این خانم مقلد حضرت آقا بودند یه فرد خیلی دینی و مذهبی!چادری!عاشق شهدا!گلستان شهدا برو!سخرانی بشنو!آقا هرچی بگم کم گفتم این دوست ما هم همینطور ظاهرا تا اونجا که من مشناسمش و باش حشر و نشر دارم مذهبی و ولایی است حالا ریشه این محبت کجاست ؟!اصلا این محبت غلطه؟اگر غلط هست علتش چیه؟راهکارش چیه؟اصلا کجاش غلطه؟!ان شا الله این بحث،بحث چند صباحی از این صفحات بی ارزش خواهد بود

ضمنا این آقا پسر دوست ما زنی تو فامیل رو دوست داره یعنی مثلا زن دایی و زن عمو ودختر دایی و اینا!و هر هفته هم ایشون رو میبینه بنا به توصیه دوستی فعلا محل سگ این خانم نمیذاره!هرچند خانم خیلی پاکدامنه هاا اشتباه برداشت نشه اما این محل نذاشتن یه جورایی بی محلی به نفس خودشه این پسر و زن قبلا در حد پیامک با هم ارتباط داشتن و حتی یه بار هم رفتن گلستان شهدا! حضوری با هم درباره اسلام و مسلمین حرف زدن!حدود دو دوره طولانی این خانم و آقا حدودا هر روز حرف های پیامکی داشتن(پدر ایرانسل رو در آوردن!) و بحث هاشون هم اصلا جنسی نبوده هااااا بحث ها مذهبی و بعضا راجع به خودشون و ارتباطشون که نباید باشه عذر خواهی ها و.... این خانم هم خیلی احساسی اند وآقا پسر رو این مساله حساس؛یعنی خانم اگه یه فحشی به خودش بده آقا پسر زود میخواد این خانم رو راضی کنه و دلداریش بده و... و البته برعکس ؛؛همونطور که گفتم آقا پسر چند وقته به قول امروزی ها کات کرده! و محل نمیده اما دلش گیره!به من میگفت شب ها خوابم نمیبره و ...

 

فکر کنم یه کلیتی از این آقا پسر و خانم زن! شناختید اگه خدا بخواد این بحث رو که شاید بین ما به اصلاح مذهبی ها شیوع پیدا کنه قبل از وقوع احتمالی پیش بکشیم این بحث مستلزم حضور حداکثری هم خانم هاست هم آقایون چون احساسات دو طرفه اید باشه تا بشه قضاوت کرد ضمنا از تصورات قبلی ذهن ها رو تقریبا تهی کنید خانم ها آقایون رو فقط درگیر مسائل شهوت جنسی نبینند و بالعکس آقایون هم فکر نکنند خانم ها احمق ند و با یه کلمه میشخ مخشون رو زد! و بالعکس

اگر هم بحث به نظرتون میتونه خسته کننده باشه و بی تاثیر یا کم تاثیر بگید تا بریم یه مرحله جلوتر ایشالا

بحث هم حتیالمقدور در حد نظر و جواب حقیر هست بدیهی است اول اصولا شما سوال میکنید تا جزئیات این ماجرا را بدونید اما بعدش دیگه شروع کمیکنید به راهکار و... احتمالا خودم هم نظر میدم

 

۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سروش الف

ارزش ... ها


بحر امتحان ای دوست... گر طلب کنی جان را...

پرسید از سه نقطه هایم

که سه نقطه ها زیبایی های متن را از بین میبرد

خواننده را مبهوت میگذارند و خسته میکنند

و گاه از بس سه نقطه زیاد شده اند اصلا به حقیقت سه نقطه ها فکر هم نمیکنند

به او نگفتم آنروز

به شما میگویم امروز

سه نقطه ها ارزش کلامی است که از متن هم والاتر است

"ارزش هر انسان به حرف هایی ست که برای نگفتن دارد"

سه نقطه ها برای من حکم سه جلد کتاب قطور را دارد

که تمام صفحه هایش را به رنگ سفید! تذهیب کرده اند!

به قول بایزید:....

و همچنین میگفت چرا یک قرن یکبار به وبلاگ سر میزنی و به روزش میکنی

تو هم هر روز مطلبی بگذار

وقتی پایه های تو سست باشند تا نتوانی به آنان تکیه دهی

این که از آنان بنویسی سخت از هر کاری است

به دنبال محبت هستم زیرا که علم را به یقین راهی نیست

به قول بایزید!:

روشن تر از خاموشی،چراغی ندیدم،

و سخنی،به از بی سخنی،نشنیدم.

ساکن سرای سکوت شدم،

و صدرۀ صابری در پوشیدم.

مرغی گشتم؛

چشم او،از یگانگی

پر او،از همیشگی،

در هوای بی چگونگی،می پریدم.

کاسه ای بیاشامیدم که هرگز،تا ابد،

از تشنگی او سیراب نشدم

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سروش الف

گربه ام آرزوست!

به قفس "شیر" ها نزدیک شدیم "گربه" ای مغرورانه راه میرفت

"شیر" تا نعره کوچکی کشید مراقبش! سوت کشید

من که فکر نمیکردم نعره های شیر! با سوت سوتک جوانکی خفه شود!

"گربه" همچنان مغرورانه راه میرفت

 

۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
سروش الف