ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم

شهید ماه


امروز روزی است که پرنده ای پر گشود

و هفت شهر عشق را-اگر عطار در یک عمر-در فاصله بریده شدن سری تا مرگ پیمود

در فاصله کنده شدن چشمی از سَری

از چشم تو چگونه بگویم که هوز هم زیباست!

به قول امام عزیز ما چون حسین وارد شدیم و چون حسین باید به شهادت برسیم

گفتی باید هم قسم شویم تا نگویند مولای عشق بار دیگر تنهاست

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
سروش الف

اول ما عصی الله به ست


حدیث زیر از کتاب  خصال است که من را به شدت مجذوب خود کرده و برای خودم تکرار میکنم از حدود روز پیش؛

+اول حدیث به مضمون نقل است و خودم ترجمه اش کردم اصلش رو نمیدونم(ببخشید اینجوری حفظ شدم)

+خصال از مرحوم صدوق است و از کتب معتبره شیعه است

 

ابی عبد الله امام صادق علیه السلام از قول پیامبر صلی الله علیه واله و سلم نقل میکنند

ان اول ما عصی الله به ست:   اول چیزی که خدا به سبب آن معصیت شد، شش تاست(سرچشمه شش تاس)

حب الدنیا

و حب الریاسه

و حب الطعام

و حب النساء

و حب النوم  خواب دوستی

و حب الراحه؛ راحت دوستی

 

+در کتاب کافی از مرحوم کلینی مورد هفتم نیز نقل شده است :حب المال و الثروه

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سروش الف

تلنگر

منبع:http://daftarechehelbarg.mihanblog.com/post/181

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سروش الف

خاطرات آقای هاشمی(وزیر بهداشت)از مرحوم طبسی


همه میدانیم وزیر محترم بهداشت اصلا آدم سیاسی نیست و بسیار هم انفاق میکند از علمش و وقتش و قریب به یقین از مالش و شاید محبوبترین وزیر دولت در نزد عامه مردم باشد ایشان چند صباحی پزشک مرحوم آقای واعظ طبسی بودند که سخنانی از ایشان را در ادامه مطلب میگذارم که یقینا شنیدنی است دوستان که فرصت دارند حتما به ادامه مطلب رجوع کنند

 

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سروش الف

الهی العفو...

متاسفانه در یک امتحان بزرگ شکست خوردم!؛
واعظ طبسی بهشتی زمان ما بود که منافقین و نادانان تهمتش زدند و من بی هیچ تفاوتی از ترس اینکه باطل را یاری نکنم حق را یاری نکرده و اینگونه به یاری باطل برخاستم!
حال فهمیدم چرا واعظ از خودش دفاع نکرد و چرا آقا دفاع چندانی از او نکرد حال میتوانم بفهمم شرایط امروز واعظ و آنروز بهشتی را.من باید قبل از انکه بمیرد او را زنده میکردم اما حیف و افسوس که نماز بصیرت قضایی ندارد و باید فردا پاسخگوی علی بن موسی باشم!
خدایا به عصمت زهرا این یار و متهم نابجا را که در این ایام شهادت مادر علی بن موسی مرحوم شد در بهشت در جوار حضرتش جای بده
و من را فردا روز شرمنده اربابشان و حضرت مادر نکن
من که یاد علی و مالک و صفین و فتنه و قران به نیزه و حکمیت و بی بصیرتی افتادم پس با من بخوانید اگر شما هم...
الهی العفو...
الهی العفو...
الهی العفو...

و یادمان نرود این وظیفه ما بود که از یار صدیق رهبری حمایت میکردیم

نماز واعظ طبسی و رهبر انقلاب

 

متن تسلیت امام خامنه ای به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

با تأسف و اندوه خبر درگذشت عالم مجاهد و یار صادق انقلاب جناب حجةالاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ عباس واعظ طبسی رحمةالله علیه را دریافت کردم. ایشان برادری همدل و همزبان برای اینجانب و مریدی صَدیق برای امام راحل و خدمتگزاری پایدار و سخت کوش برای انقلاب بودند.

از نخستین طلیعه های مبارزات نهضت اسلامی، مشهد مقدس شاهد حضور شجاعانه و اثرگذار این روحانی محترم در عرصه های پرخطر و قبول دشواریهای آن بود و این حضور صریح و صادقانه تا آخرین روزهای مبارزات ملت ایران ادامه یافت. پس از انقلاب، اعتماد امام بزرگوار به ایشان منشأ کسب افتخار تولیت و خدمت به آستان مبارک رضوی علیه آلاف التحیة و السلام شد و خدمات بی سابقه به این آستان مقدس با همت و عزم راسخ ایشان شکل گرفت و امید است که توجهات آن حضرت شامل حال این خدمتگزار با اخلاص گردد.

موضع انقلابی و وفاداری به آرمانهای نظام اسلامی و مجاهدت در این مسیر دشوار که غالباً بدون تظاهر انجام گرفته است، خود فصل دیگری از زندگی این روحانی عالیقدر است.

اکنون با فقدان ایشان اینجانب برادر مهربان و همسنگر دوران غربت و شدت پیش از انقلاب و همکار سخت کوش سالهای پس از انقلاب را از دست داده و از خداوند رحیم پاداش شایسته و غفران و رضوان الهی را برای ایشان مسألت میکنم.به خاندان مکرّم و بازماندگان ایشان بویژه همسر صبور و نیک اندیش و فرزندان محترم صمیمانه تسلیت عرض میکنم و صبر و اجر برای آنان مسألت مینمایم.

سید علی خامنه ای

۱۴ اسفند ماه ۱۳۹۴


 

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سروش الف

بی نشانه نوشتم برای گمنام شیعه!


بسم رب الفاطمه

اینجا نه زمین است نه آسمان

اینجا را باید بدانی که  کجاست

اینجا قلب من است با تمام عشق ها و نفرت ها با تمام دیده ها و نادیده های من

خواستم از خودم بگویم دیدم چیزی ندارم

هیچ چیز

همه دارایی من دو دست بود

دو دستی که به نشانه که گدایی به در خانه زهرا دراز کردم

به او گفتم:

من آنطوری نیستم که تو میخواهی

آنسان هم نخواهم بود

اما من هم...

اما من هم گرچه از شما دورم

اما غریبه نیستم

من در ساحل عشق تو عشق پدرت عشق همسرت عشق فرزندانت شن بازی کرده ام

حیف

من گناهکارم،ظالمم،بی لیاقتم... میدانم همه را میدانم

اما شما ای خانم من

شما به بزرگی معروفید

میدانم انتظار بس بی شرمانه ای است

اما مرا بخواه

و آوازه بزرگواری تو در محشر به گوشم رسیده است

سرورم

دلی لایق تو ندارم

به خدا ندارم

اما فطرتم با توست

به خدا که با توست

من بی تو خواهم مرد

به خدا خواهم مرد

ای بزرگوار

ای خانم مهربان

من نا محرم نیستم

دستی هم به من بکش

تو را به خاطر شب های گریه آلود علی

تو را به خاطر روز های غربت حسن

تو را به خاطر سر حسین

تو را به خاطر آخرین منجی

نمیدانم به که قسمت بدهم

تو را به خاطر خودت و آن پهلو وآن بازو زخمی

مرا هم نگاه کن

بی تو میمیرم

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سروش الف

بحث مهم


به یکی از دوستان وبلاگی گفتم سعی کنید خستگی های درونی رو به فضای وبلاگ منتقل نکنید تا بقیه هم احساس خستگی کنند؛اما شدم مصداق"اتامرون الناس بالبر و تنسون انفسکم"به هر حال امروز هم...

 بگذاریم و بگذریم

آقا یکی از دوستان من یه خانمی رو دوست داشتند حدود 17 سال ازشون بزرگتر بودن!دو بار هم ازدواج کرده بودن بچه هم داشتن!(از شوهر دوم)قبل اینکه فحش بدید به اون بدبخت ببینید واقعا ریشه درد کجاست؟این خانم نه زیباترین زن سال بوده،نه مال چندانی داشته.آقا"دل است دیگر؛سرش را پایین میاندازد داخل هر طویله ای میرود!" این خانم مقلد حضرت آقا بودند یه فرد خیلی دینی و مذهبی!چادری!عاشق شهدا!گلستان شهدا برو!سخرانی بشنو!آقا هرچی بگم کم گفتم این دوست ما هم همینطور ظاهرا تا اونجا که من مشناسمش و باش حشر و نشر دارم مذهبی و ولایی است حالا ریشه این محبت کجاست ؟!اصلا این محبت غلطه؟اگر غلط هست علتش چیه؟راهکارش چیه؟اصلا کجاش غلطه؟!ان شا الله این بحث،بحث چند صباحی از این صفحات بی ارزش خواهد بود

ضمنا این آقا پسر دوست ما زنی تو فامیل رو دوست داره یعنی مثلا زن دایی و زن عمو ودختر دایی و اینا!و هر هفته هم ایشون رو میبینه بنا به توصیه دوستی فعلا محل سگ این خانم نمیذاره!هرچند خانم خیلی پاکدامنه هاا اشتباه برداشت نشه اما این محل نذاشتن یه جورایی بی محلی به نفس خودشه این پسر و زن قبلا در حد پیامک با هم ارتباط داشتن و حتی یه بار هم رفتن گلستان شهدا! حضوری با هم درباره اسلام و مسلمین حرف زدن!حدود دو دوره طولانی این خانم و آقا حدودا هر روز حرف های پیامکی داشتن(پدر ایرانسل رو در آوردن!) و بحث هاشون هم اصلا جنسی نبوده هااااا بحث ها مذهبی و بعضا راجع به خودشون و ارتباطشون که نباید باشه عذر خواهی ها و.... این خانم هم خیلی احساسی اند وآقا پسر رو این مساله حساس؛یعنی خانم اگه یه فحشی به خودش بده آقا پسر زود میخواد این خانم رو راضی کنه و دلداریش بده و... و البته برعکس ؛؛همونطور که گفتم آقا پسر چند وقته به قول امروزی ها کات کرده! و محل نمیده اما دلش گیره!به من میگفت شب ها خوابم نمیبره و ...

 

فکر کنم یه کلیتی از این آقا پسر و خانم زن! شناختید اگه خدا بخواد این بحث رو که شاید بین ما به اصلاح مذهبی ها شیوع پیدا کنه قبل از وقوع احتمالی پیش بکشیم این بحث مستلزم حضور حداکثری هم خانم هاست هم آقایون چون احساسات دو طرفه اید باشه تا بشه قضاوت کرد ضمنا از تصورات قبلی ذهن ها رو تقریبا تهی کنید خانم ها آقایون رو فقط درگیر مسائل شهوت جنسی نبینند و بالعکس آقایون هم فکر نکنند خانم ها احمق ند و با یه کلمه میشخ مخشون رو زد! و بالعکس

اگر هم بحث به نظرتون میتونه خسته کننده باشه و بی تاثیر یا کم تاثیر بگید تا بریم یه مرحله جلوتر ایشالا

بحث هم حتیالمقدور در حد نظر و جواب حقیر هست بدیهی است اول اصولا شما سوال میکنید تا جزئیات این ماجرا را بدونید اما بعدش دیگه شروع کمیکنید به راهکار و... احتمالا خودم هم نظر میدم

 

۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سروش الف

از چه توبه کنیم؟


متنی که در ادامه مطلب میاد

متن گفتار مرحوم عین.صاد هست که برای من خیلی زیبا بود

برای همین خودم پیادش کردم

+بعضی جاها نور گنگ بود خودم تکمیلش کردم!(دو تا فعل کوچک)

+یک صفحه WORD شد نمیدونم اینجا چقدر بشه

+غلط املایی داشت غلط از اینجانب است!

 

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سروش الف

دلنوشته شایدم روزنگار!

عظمت پروردگارم را در چشمان پرامید موری کوچک دیدم

***

دیروز را با تحقیر گذراندم

تحقیری نه فقط در قالب الفاظ و نه حرکات

من تحقیر را در قالب اندیشه ها دیدم

راستی چه دیده قشنگی!

"اگر در راه تنها باشی ترس معنا ندارد و اگر در بیراهه با سیل جمعیت باشی وحشت برای توست"(مضمون از عین صاد)

این روز ها دچار شک شده ام...

شک در پیدا کردن یک حکم کلی

گاهی حالی دست میدهد که حتی روی خودم هم شک میکنم(البته گاهی)

عجیب است!

عجیب تر آنکه گاهی حس میکنم تنها هستم و سر در گم در میان انبوه خلق

گویی در میان این چند میلیارد نفر نیم نفری هم برای من نیست!

تنهایی بزرگترین درد من شده؛دردی که پیش از این فکر میکردم درمان من باشد!

 

+حرف های ما هنوز ناتمام

تا نگاه میکنی وقت رفتن است

باز هم همان دریغ و حسرت همیشگی

+فردا امتحان دارم التماس دعا!

+فردا امتحان داری!دعات میکنم

 

 

 

 

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سروش الف

خون

 

 

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سروش الف